با سلام خدمت شما خواننده گرامی:

در ابتدا باید بدونیم که ما در ازای زمانی که صرف میکنیم پول به دست نمیاریم بلکه در ازای ارزشی که ایجاد میکنیم میتونیم پول بیشتری بدست بیاریم ، و نکته ی خیلی مهم این هست که مردم و بازار مشخص میکنند که کالا یا خدمات ما چه ارزشی داره بر اساس قانون جهانی عرضه و تقاضا. یعنی مردم تصمیم میگیرند که کالاو یا خدمات ما گران باشه یا ارزان براساس میزان تقاضای مردم و عرضه توسط دیگر افراد که شغلشون با ما یکی هست  و قابلیت جایگزین شدن ما. به عنوان مثال : یک شخصی که در اسنپ کار میکنه چون عرضه ی زیادی برای این خدمت وجود داره یعنی راننده های زیادی وجود دارند و جایگزین های زیادی برای این شغل وجود داره ،یعنی هم عرضه زیاد هست هم جایگزین هر فردی که گواهینامه رانندگی داره میتونه راننده اسنپ بشه  و درآمد محدودی داره چون جایگزین زیادی داره. ولی در مقابل یک پزشک جراح مغز رو در نظر بگیرید : این فرد میتونه در چند ساعت چند میلیارد درآمد داشته باشه  . چرا؟ چون قابلیت جایگزین شدن و عرضه محدود هست ،یعنی افراد کمی هستند که جراح مغز باشند و قابلیت جایگزینی محدود هست یعنی اگر یک نفر بخواد جراح مغز بشه باید چندین سال آموزش ببینه و تجربه کسب کنه .پس برای اینکه درآمد بالایی داشته باشی هم استراتژی هم قابلیت جایگزین شدن هم تقاضا رو باید در نظر داشته باشی.یادت باشه اینکه مردم برای یک کالا یا خدماتی پول زیادی میدن و برای یک کالا یا محصول پول کم ،دلیل کم ارزش بودن یا با ارزش بودنش نیست بلکه بر اساس قانون عرضه و تقاضا هست یعنی  خواست مردم.

برای اینکه پول بیستری بدست بیاریم باید استراتژی های مختلف کسب درآمد رو با هم بررسی کنیم:

استراتژی اول: فرد یا کارمند هست و یا کارگر ،یعنی درآمدش رو فرد دیگری تعیین میکنه. در این نوع استراتژی فرد حتما باید کارفرمای خودش رو متقاعد وراضی کنه که بهش پول بیشتری پرداخت کنه ،و کارفرما فقط در صورتی راضی میشه پول بیشتری پرداخت کنه که دیگه فردی جایگزین برای خدماتی که شما به ایشان ارائه میکنی نتونه پیدا کنه ،مثلا شما یک کارمند حسابدار یرای یک شرکت هستی و آنقدر مهارت بالایی در تنظیم صورت های مالی و ترازنامه ها داری و آنقدر مسلط به کار حسابداری هستی و حتی به زبان انگلیسی تخصصی در حسابداری هم کاملا مسلط هستی و میشه گفت که تقریبا فردی با مهارت های شما در جامعه انگشت شمار هستند و شما میزان حقوق خودت رو میتونی تعیین کنی .چرا!؟ چون شرکت های دیگه به راحتی شما رو استخدام و جذب میکنند و در واقع جایگزینی برای شما وجود نداره و یا خیلی افراد کمی به مهارت های شما مسلط هستند (بر اساس قانون جهانی عرضه و تقاضا) . ویا مثلا کارفرمای شما به یک فرد کاملا صادق و مورد اعتماد نیاز داره که بهش اعتماد کامل داشته باشه و بتونه اسناد ومدارک و یا مکان و محل کار و یا تمام اموالش رودر اختیار یک  فرد مطمئن بگذاره برای نگهداری و امور کاری . شما در صورتی که یک فرد مطمئن باشی و صداقت داشته باشی و مهم تر اینکه کارفرمای شما به یک همچنین شخصی نیاز داشته باشه ،شما میتونی درخواست پول بیشتری بکنی و مهم این هست که کارفرمای شما درخواست شمما رو قبول کنه ،چرا!؟ چون به شما نیاز داره(بر اساس قانون جهانی عرضه و تقاضا). و در این نوع استراتژی فرد به سختی میتونه درآمد خودش رو افزایش بده .چون خدماتی که داره انجام میده به صورت مستقیم دریافت کننده پول از مشتری ها و مراجعین نیست



استراتژی دوم:فرد صاحب شغل هست و در ازای تایم و زمان و محصول و خدماتی که ارائه میکنه پول دریافت میکنه .مثل : یک پزشک ، وکیل،کسانی که مغازه دار هستند،کسانی که دفتر کار دارند، آرایشگر. رستوران دار. کارواش و........

این افراد میتونند به راحتی وبا استفاده از اصول درآمد خودشون رو افزایش بدن. شاید شما شخصی رو میشناسید که مثلا یک ساندویجی کوچک در محله تون داره و ساندویچ های بسیار خوشمزه ای ارایه میکنه ولی وقتی به اوضاع مالی این فرد نگاه میکنید متوجه میشید که از لحاظ اقتصادی ضعیف هست. یا یک مکانیک عالی سراغ دارید یا یک آرایشگر حرفه ای سراغ دارید که اونها هم درآمد پایینی دارند. خب به راهکارها و استراتژی هایی میپردازیم برای افزایش این مشاغل:

الف: ضرب کردن با استفاده از همکاری دیگر افراد،مثلا یک مکانیک که خیلی حرفه ای هست و تنها داره کار میکنه و شاید یکی دوتا کارگر هم داره ،این فرد کلا به صورت ماکزیمم میتونه در طول یک روز 5 تا ماشین رو سرویس و تعمیر کنه و اگر ضربدر تعداد ماشین هایی که در طول یک ماه میتونه تعمییر کنه و دستمزدی که دریافت میکنه ،بکنید ،متوجه میشید که میزان درآمد این مکانیک و زندگی اقتصادی اش کاملا همخوانی دارند.حالا چطور میتونه درآمدش رو افزایش بده؟ این مکانیک میتونه از همکارهای مکانیک اصلح که مکانیک هستند و یا دوست دارن مکانیک بشن دعوت به همکاری کنه و به اونها آموزش بده و بخواد که استانداردهایی رو که میخواد رو در محل کار رعایت کنن.مثلا بیاد و 10 نفر رو به صورت درصدی استخدام کنه و اگر هم مکان لازم رو نداره مکان بزرگتری تهیه کنه و متوجه این موضوع باشه که فضای بزرگتر با توجه به نسبت های دیگه هزینه زیادی براش نداره (یعنی جواز و وسائل مکانیکی و ....... زیاد نمیشه و اجاره و تهیه یک جای بزرگتر نسبت مساوی با تعداد افراد نداره یعنی اگر شما10 نفر رو استخدام کردی و مکانیکی رو بزرگتر کردی ،اجاره مغازه ات 10 برابر نمیشه) و با آموزش به این افراد ،دیگه خودش هم میتونه کار نکنه و این افراد براش کارکنند و درآمدش چندین برابر میشه .یعنی اگر هر نفری 5 تا ماشین رو تعمییر کنند میشه 50 تا ماشین در یک روز و اگر 50/50 کار کنند. سهم مکانیک اصلی میشه 25 تا ماشین. در صورتی که خودش اصلا کار نکرده و حتی اگر روزانه 5 تا از دستمزد ماشین ها رو هم برای هزینه ها کنار بگذاره باز هم دستمزد 20 ماشین به خودش میرسه. در همه ی مشاغل نوع دوم میشه از ضرب توسط همکاری دیگران استفاده کرد.ب:ضرب با استفاده از کورس های آموزشی و برند سازی در فضای مجازی آنلاین در اینستاگرام در یوتیوب و سایت : همین مکانیک میتونه با ایجاد یک برند شخصی به نام خودش در فضای مجازی و ایجاد صفحات مختلف در پلتفرم های مختلف با افراد زیادی تعامل داشته باشه و با فعالیت مستمر با افراد زیادی در حوزه فعالیت خودش آشنا بشه و چون مهارت بالایی در حوزه کاری خودش داره ؛میتونه چند دوره آموزشی تهیه کنه مثلا یک دوره برای افرادی که فقط ماشین دارندو نگهداری ماشین رو بلد نیسنتد مثلا نمیدونند که چه روغنی با چه غلظتی و حداکثر در چه زمانی باید تعویض کنند و یا روش های طول عمر ماشین چه نکاتی هست و یا تشخیص قطعات اصیلی از قطعات تقلبی و در صفحه خودش هم بیاد و آموزش های ارزنده ای رو ایجاد کنه و یک دوره هم برای افرادی که دوست دارند وعلاقه دارند که مکانیک بشند آماده کنه که حرفه ای تر و تخصصی تر هست .خب یک حساب کنیم: فرض کنید این شخص بعد از گذشت 6 ماه از ایجاد صفحه شخصی خودش و فعالیت مستمر و ایجاد پست های آموزشی برای افراد ،حدود 20 هزار فالوور داره و یک دوره ی آموزشی آماده میکنه به قیمت 500 هزار تومان . اگر 5 هزار نفر از فالوورها این دوره رو تهیه کنند میشه 500000*5000= 2/500/000 دو میلیارد و پانصد هزارتومان .فقط با فروش یک بار و شما میتونید با آموزش دیدن خودتون و به روز شدن اطلاعات خودتون . دوره های بهتر و با ارزش تری ایجاد کنید مثلا تعمیر ماشین های الکتریکی و یا ماشین های خلیلی لوکس که چندین میلیون تومان مبلغ هر دوره ی شما هست . میتونید به صورت حضوری هم شاگرد داشته باشین با مبلغ بالاتر.شما با گذاشتن پست در فضای مجازی خودت رو ضرب میکنی .چون خودت حضور نداری ولی یک نفر داره شما رو میبینه

پ:ایجاد ارزش:قابلیت جایگزینی ،ما پول رو به ازای زمانی که صرف میکنیم به دست نمیاریم بلکه در ازای ارزشی که ایجاد میکنیم بدست میاریم:طبق قانون جهانی عرضه و تقاضا این افراد هستند که تعیین میکنند چقدر بابت کالا و یا خدمات و یا محصول ما پول پرداخت کنند و بازار هست که مشخص میکنه کالاو خدمات ما چه میزان ارزش داره، هر چقدر برای محصول وخدمات ما جایگزین کمتری وجود داشته باشه ارزش بالاتری در بازار داره و بالعکس.مثلا یک پزشک جراح مغز در یک عمل جراحی میتونه چند میلیارد در ازای چند ساعت وقت دریافت کنه ولی در مقابل یک راننده در ازای چند ساعت درآمدش به یک میلیون هم نرسه، اینجا باید بدونیم که میزان مبلغی که افراد به خاطر کالا و یا خدمات به ما میدن به این معنا نیست که کار ما بی ارزشه بلکه این قانون عرضه وتقاضا مشخص میکنه که افراد کالا و یا خدماتی که جایگزینی براش وجود نداره و یا کم هست رو پول بیشتری براش پرداخت کنن.مثال اون مکانیک .اگر اون مکانیک مهارت بسیار بالایی داشته باشه و آموزش های زیادی و کورس های آموزشی زیادی شرکت کرده باشه در تعمیر ماشین های لوکس و برقی چون جایگزین کمی براش وجود داره میتونه در ازای خدماتش پول بیشتری دریافت کنه و یا حتی با ایجاد دوره های آموزشی خاص از افراد علاقمند به کسب مهارت در زمینه ماشین های لوکی و برقی پول بیشتری دریافت کنه. چون ارزش بالایی داره ایجاد میکنه و افراد کمی هستند که این مهارت رو دارند

ج:واگذاری:ضرب با واگذاری: شما میتونی با واگذار کردن کارها به افراد اصلح ،یعنی افرادی که استانداردهای شما رو رعایت میکنند .میتونی کار رو بپذیری و واگذار کنی به افراد اصلح به صورت پروژه ای . مثلا 20 درصد از هر پروژه ای دریافت کنی . به راحتی میتونی بدون انجام دادن کار ،درآمد داشته باشی